فرنامه

به همراه داستانها، چندین بار زندگی کنید!

چطور داستانی را تجزیه و تحلیل کنیم؟

چطور داستانی را تجزیه و تحلیل کنیم؟

چطور داستانی را تجزیه و تحلیل کنیم؟

چطور داستانی را تجزیه و تحلیل کنیم؟

تحلیل یک داستان به کاوش در آن است. وقتی قرار باشد داستانی را به صورت آزاد بیان کنید (Paraphrase)، نباید به فکر خلاصه‌گویی بی‌اُفتید، بلکه تنها باید همان داستان را به شکلی ساده‌تر بیان نمایید تا درک آن ساده گردد.

1- اطلاعات کلی داستان:

در ابتدا لازم است اطلاعات پایه‌ای داستان را بیان نمایید.

  • عنوان (نام) داستان
  • نام نویسنده
  • تاریخ اولین انتشار آن
  • جایی که برای اولین بار منتشر شده است؛ در مجله، روزنامه، به صورت کتاب و ...
  • ژانر آن را بیان نمایید

مثال: با تحلیل داستان ”بدبختی“، نوشته‌ی ”استفن کینگ“ در خدمت شما هستم که برای اولین بار در سال 1987 میلادی منتشر شد و در سال 1990 نیز فیلمی بر اساس این داستان ساخته شده است. ژانر این داستان ”دلهره‌آور“ بوده و توسط انتشارات ”ویکینگ پرس“ برای اولین بار به چاپ رسید.

تا جایی که می‌توانید در مورد داستان، اطلاعات کسب کنید. یادتان باشد که همیشه اطلاعات اضافی می‌تواند مخاطبین شما را سر ذوق بیاورد. اشاره به تعداد تیراژ و فروش کتاب آن داستان، همچنین میزان موفقیت و فروش فیلمی که بر اساس آن ساخته شده است، می‌تواند جذاب باشد. و البته می‌توانید به برخی از تحلیل‌های منتقدین نسبت به آن کتاب اشاره نمایید.

همچنین اشاره به زندگی‌نامه‌ی نویسنده و روحیات او، و همچنین اشاره به دیگر آثار همین نویسنده نیز می‌تواند جلب توجه کند. سعی کنید تا در مورد زمان و مکانی که در آن داستان مورد نظر خلق شده است، اطلاعاتی را به مخاطبین بدهید. آیا نویسنده در آن زمان عزیزی را از دست داده بوده است؟ آیا شغل پیشین خود را از دست داده بوده؟ آیا دیگر تنها زندگی می‌کرده؟

2- شخصیت‌های اصلی را نام ببرید:

نه تنها نام ببرید بلکه نوع شخصیت افراد و نقش آنها را نیز مورد کاوش قرار دهید.

  • آنی ویکس؛ زنی که پیشتر یک پرستار بوده و به خوبی از تأثیرات داروها آگاه است. در ضمن او به شدت روانی بوده و دلش می‌خواهد داستان‌های نویسنده‌ی معروف آنطور پیش رود که او می‌خواهد. گرچه قاتلی بسیار بی‌رحم است اما همواره خود را به حق می‌بیند و همیشه دیگران را مقصر اصلی کارهای پلید و جنایت‌های خود می‌پندارد.
  • پائول شلدون؛ نویسنده‌ای که داستان‌هایش در میان مردم طرفداران زیادی دارد و در یک تصادف اتومبیل به شدت آسیب می‌بیند، بطوری که اگر داروهای ضد درد به موقع به او داده نشود، درد پاهای شکسته‌اش، غیر قابل تحمل است. او گیر این پرستار روانی اُفتاده و توان گریختن ندارد. پرستار سابق او را وادار می‌سازد تا به میل آن زن رفتار کرده و حتی داستان‌هایش را به میل او بنویسد.

به جزئیات شخصیتی افراد درگیر در داستان اشاره کنید. آنها چه ارتباطی با هم دارند و چه چیز آنها را به هم ربط می‌دهد؟ به علت‌ها و خواسته‌های افراد اشاره کنید و اینکه در زندگی به چه ارزش‌هایی باور دارند.

برای مثال در داستان ”پدرخوانده“، نوشته‌ی ”ماریو پوزو“، شخصیت ”ویتو کورلئونه“ (پدرخوانده) به گونه‌ای است که بسیار به ”احترام“ اهمیت می‌دهد؛ چرا؟ زیرا در کودکی مورد بی‌احترامی‌های فراوان قرار گرفته و دیگر هرگز تحقیر را تحمل نمی‌کند!

جزئیات، علت‌ها و معلول‌ها می‌تواند تحلیل داستان را برای مخاطبین شما بسیار جذاب و شنیدنی کند. بنابراین تا می‌توانید از اینگونه تحلیل‌ها در مورد داستان‌تان تهیه کرده و ارائه دهید.

3- یک سرخط کوتاه از داستان را بیان نمایید:

این سرخط می‌تواند یک پاراگراف کوچک بیشتر نباشد. یادتان باشد که همیشه در داستان‌ها، یک حادثه‌ی اولیه وجود دارد که داستان را می‌سازد! همیشه یک درگیری اولیه باعث می‌شود تا شخصیت اصلی داستان یا گروهی که دخیل در داستان هستند، به شدت تکان بخورند! آنها به یکباره با حادثه‌ای روبرو می‌شوند که جریان زندگی‌شان را تغییر می‌دهد؛ آن را بیان کنید!

برای مثال در داستان ”جلاد لاغر“ نوشته‌ی ”دارن شان“، شخصیت جوانی به نام «جیبل» به ناگهان در مقابل برادرانش، از طرف پدر مورد بی‌مهری قرار گرفته و پدرش در مورد میراث شغلی‌اش، نامی از او نمی‌برد. او تصمیم می‌گیرد تا برای پس گرفتن اعتبار خود، به سفری برود که تا کنون هیچکس زنده از آن بازنگشته است، سفری که او را به انسان قدرتمندی تبدیل می‌کند که دیگر کسی قادر به شکست او نیست، حتی برادران خودش.

4- زمان و مکان داستان را تشریح کنید:

«settings» یا همان مشخصات زمانی و مکانی داستان می‌تواند مخاطب را وارد داستان کند! برای آنکه شنوندگان شما بتوانند داستان را حس کنند، باید تصویری واضح از شرایطی داشته باشند که داستان در آن اتفاق می‌اُفتد.

برای مثال در داستان ”بدبختی“، زمستان سرد و یخبندان همه جا را فرا گرفته و لغزندگی جاده باعث می‌شود تا نویسنده‌ای نتواند اتومبیلش را در جاده‌ای جنگلی و بسیار دور از شهر، کنترل کند و به دره‌ای سقوط می‌کند. زنی او را یافته و به خانه‌ی خود که بسیار دوراُفتاده است، می‌برد. او در خانه‌ای در مزرعه‌ی خود تنها زندگی می‌کند و تنها گاهی برای خرید از آنجا دور می‌شود.

در داستان ”آلیس در سرزمین عجایب“، ماجرا در یک دنیای خیالی اتفاق می‌اُفتد که منظره‌ای پر از گیاهان غیرمعمولی را توصیف می‌کند، به همراه حیواناتی که حرف می‌زنند. آلیس قادر نیست راه خود را برای بازگشت به خانه پیدا کند.

ممکن است در یک داستان با شرایط زمانی و مکانی زیادی روبرو شویم که با یکدیگر بسیار متفاوت باشند. در اینصورت یا باید شرایط اصلی را توضیح دهید و یا در طی روند پیشروی داستان، هر یک از این شرایط را جداگانه تشریح نمایید.

در داستان ”جلاد لاغر“، شرایط اصلی دارای زمانی بسیار باستانی و شرایط برده‌داری است که روحیه‌ی افراد حالت برتری‌جویی دارد. دیدن گردن زدن در خیابان و محل جلادی بسیار عادی است و نویسنده فضای تیره و تاری را از اجتماع ترسیم می‌کند که بسیار بی‌رحمانه است. گرچه در طی داستان مکان و شرایط تا حدی تغییر می‌کند اما اصل تصویر داستان همین است.

اما در داستان ”خطر“ نوشته‌ی ”دیک فرانسیس“ شرایط زمانی و مکانی بطور دائم در حال تغییر است و حتی از کشوری به کشور دیگر می‌رود. بنابراین باید در طی روند داستان، با تغییر این شرایط، موقعیت جدید را نیز برای مخاطبین توضیح دهید.

چرا نویسنده چنین فضایی را برای داستان خود انتخاب کرده است؟ پاسخ به این سوال می‌تواند برای شنونده بسیار جذاب باشد. برای مثال در داستان ”جلاد لاغر“، فضایی تیره و بی‌رحم از مردمانی نژادپرست را می‌بینیم که بی‌رحمی را نشانه‌ی قدرت و مردانگی می‌بینند. این شرایط لازم است تا نویسنده در پایان بتواند پیام ”مهربانی و انسانیت“ خود را به خواننده‌ی داستان منتقل نماید.

5- داستان را برای شرایط مخاطبین خود تحلیل کنید:

آیا مخاطبین شما کودکانی هستند که تازه کلاس سوم را پشت سر گذاشته‌اند؟ آیا آنها دکترای ادبیات دارند؟ آیا دانشجویان ادبیات یا مترجمی زبان انگلیسی هستند؟ آیا می‌خواهید بر روی استاد خود تأثیر بگذارید تا نمره‌ی بهتری به شما بدهد؟ تحلیل‌تان را برای مخاطبین خود تنطیم کنید!

چنانچه آنها دانشجویان رشته‌ی ادبیات و نویسندگی هستند، می‌توانید از نقش شخصیت‌ها در داستان برای آنها بگویید. برای مثال شخصیت ”دامبلدور“ در هری پاتر، به نوعی نقش مُرشد او را نیز بازی می‌کند که درس انسانیت به او می‌دهد. اما برای کودکان خردسال، چنین چیزی اصلاً قابل درک نیست!

نکته‌ی مهم‌تر اینکه؛ حس بگیرید! داستان و جزئیات آن را با هیجان و احساس بیان کنید، طوری که مخاطب در قالب داستان فرو رود و به راستی آن را درک کند. بیش از حد بازی در نیاورید! در این صورت مخاطب، شما را به صورت یک دلقک بی‌مزه می‌بیند! اما حس داستان را در صدا و زبان بدن‌تان جاری نمایید. برای کودکان می‌توانید کمی بیشتر بزرگنمایی کنید اما برای استادتان بهتر است حس جدی‌تری در صدای‌تان باشد.

6- در صورت لزوم به پیشینه‌ی جزئیات داستانی اشاره کنید:

برای مثال در داستان ”پدرخوانده“، نویسنده به یک خانواده‌ی ایتالیایی و اهل ”سیسیل“ اشاره دارد؛ یعنی جایی که معمولاً خانواده‌های مافیا از آنجا شکل گرفته و دارای شخصیت‌های مغرورتری هستند تا آمریکایی‌ها. با اشاره به پیشینه‌ی خانواده‌های مافیایی سیسیلی و روحیات و تاریخچه‌ی آنها، می‌توانید فضای داستان را برای شنونده‌ی خود بازتر کنید.

همانطور که قبلاً نیز اشاره شد، پیشینه‌ی افراد، مکان‌ها و حتی اشیاء می‌تواند برای مخاطبین جذاب باشد. الماسی که پیشینه‌ی نحصی دارد و دست هر که باشد، برای او بدبختی به بار می‌آورد! گربه‌ای که بخاطر تصادف اتومبیل کشته شده و دفن می‌شود، اما ناگهان صبح فردای آن روز، صحیح و سالم به خانه باز می‌گردد! مردی بخاطر دیدن صحنه‌ی قتل مادرش در کودکی، دارای شرایط روحی خاصی است و گاهی منطقی بنظر نمی‌رسد!

چرا افراد دارای شرایط خاصی هستند؟ چرا این مکان برای فردی خاص، ارزش ویژه‌ای دارد؟ چرا او حاضر نیست حتی با پیشنهاد مبلغی چند برابر قیمت، خانه‌اش را بفروشد؟ چرا این رستوران را برای ملاقات با آنها انتخاب کرده است؟ پیشینه‌ی شخصیت‌ها، اشیاء و مکان‌ها می‌تواند داستان را برای مخاطب قابل درک کند.

7- تشریح علت درگیری:

حادثه‌ی اول که باعث آغاز درگیری می‌شود، معمولاً حادثه‌ی دوم که باعث وخیم‌تر شدن شرایط می‌گردد، و اینکه شخصیت اصلی داستان ممکن است چه چیزی را از دست بدهد، همگی داستان را برای شنونده جذاب می‌کنند.

هر چه علت درگیری را با آب و تاب بیشتری تشریح کنید، موفق‌تر خواهید بود. اجازه دهید تا شنونده در عمق وجود خود اهمیت درگیری را برای شخصیت اصلی داستان درک کند. شخصیت اصلی ممکن است دختر عزیز خود را از دست بدهد؛ او گریه می‌کند و حاضر است هر کاری بکند تا گروگانگیران دخترش را آزاد کنند. چرا این دختر برای این پدر تا این حد مهم است؟! زیرا او سوارکار مشهوری است که همه‌ی دنیا مشتاق دیدن مسابقات او هستند و بسیار شیرین و افتخارآمیز است، و از طرفی تنها دختر او است. علت اصلی را پررنگ کنید! بگذارید شنونده متوجه شود که او یک دختر معمولی نیست که گروگان گرفته شده، بلکه دختری بسیار با ارزش است که کمتر مانند او پیدا می‌شود؛ او یکدانه است!

8- ساختار داستان را تشریح کنید:

مانند یک منتقد حرف بزنید. آیا ساختار داستان محکم است و یا ایراداتی در پردازش داستان وجود دارد؟ آیا شخصیت‌ها همگی منطقی هستند و یا وجود برخی از آنها زیادی است و لزومی ندارد؟ آیا پایان داستان دارای نقطه‌ی شوک (غیر منتظره) است؟ آیا داستان به خوبی و خوشی، مانند قصه‌ی پریان، تمام می‌شود؟! آیا موضوع به شکلی مبهم به پایان می‌رسد و سوالاتی، به عمد، برای خواننده باقی می‌ماند؟ اگر چنین است، هدف از چنین پایانی چیست؟

در این زمینه می‌توانید از نظرات منتقدینی که در مورد کتاب مواردی را گفته‌اند، استفاده کنید.

9- پیام داستان یعنی همه چیز:

داستان بدون پیام... هرز دادن وقت و کاغذ است! پیام داستان را برای شنوندگان خود خیلی روشن و محکم بیان نمایید. آنها تمام تحلیل‌های شما را گوش داده‌اند تا به این نقطه برسند! برای این نقطه، برنامه‌ای ویژه ترتیب دهید.

آن را با تمام احساس‌تان بیان کنید. به صدای‌تان طنین بدهید و سعی کنید در یکی دو جمله‌ی تأثیرگذار آن را به اتمام برسانید.

ترجمه و خلاصه‌نویسی از فرشاد قدیری

برای دانلود داستانهایی از ارواح کلیک کنید

گزارش مشکل

انتشار: 23 آبان، 1397    /    بازدید: 4508