غبرستان حیوانات خانگی: نوشتهی استفن کینگ
Pet Sematary by Stephen King
دکتر لوئیس کرید به تازگی به همراه خانوادهاش به خانهای خارج از شهر و در کنار جادهای بین شهری، اسبابکشی کرده است. او خیلی زود با جود کرندال که به همراه همسرش همان نزدیکی زندگی میکند، صمیمی میشود، پیرمردی که با وجود سن بالایش، همچنان توانمند است و اطلاعات زیادی از گذشته و حال آن منطقه دارد.
در نزدیکی آنجا قبرستانی وجود دارد که کودکان آن را ایجاد کردهاند تا حیوانات خانگیشان را با احترام در آنجا به خاک بسپارند. اغلب این حیوانات خانگی بخاطر رد شدن از خیابان، با اتومبیل و کامیونها تصادف کرده و کشته شدهاند. کودکان با یک اشتباه املایی، نام آنجا را «غبرستان حیوانات خانگی» (Pet Sematary) گذاشتهاند (املای صحیح آن در زبان انگلیسی «Pet Cemetery» است).
در حادثهای، یکی از آسیبدیدگان در آخرین لحظات زندگیاش، در حالیکه با دکتر کرید تنها مانده، نام آن قبرستان را به زبان آورده و از آن به عنوان جایی یاد میکند که آنطور که بنظر میرسد، نیست! و سپس میمیرد. چند شب بعد، دکتر لوئیس کرید نیمه شب از خواب بیدار میشود و مرد مُرده را به وضوح میبیند که او را به سمت قبرستان حیوانات هدایت میکند و از او میخواهد که هرگز پایش را از موانع ایجاد شده، آنطرفتر نگذارد. دکتر کرید بیدار میشود و گمان میکند که تنها یک کابوس دیده است اما بعد متوجه میشود که پاهایش گِلی است و ملافهها را نیز گِلی کرده است!
ماهها میگذرد و روز جشن شکرگزاری فرا میرسد. خانوادهی دکتر به شیکاگو سفر میکنند تا جشن را با پدرزن دکتر بگذرانند. از آنجا که دکتر دل خوشی از پدرزن خود ندارد، با آنها نمیرود. اما ناگهان گربهی آنها، چِرچ، با کامیونی در جاده تصادف کرده و کشته میشود. جود کرندال، پیرمرد همسایهای که خانهاش در آن سوی جاده قرار دارد، دکتر را وادار میکند تا همان شب، لاشهی گربه را به همان قبرستان حیوانات خانگی برده و در آن سوی موانع چوبی که از تنههای درختان ایجاد شده، به خاک بسپارند.
فردای آن روز، چرچ به خانه بازمیگردد! زنده و سالم! اما چیزی در آن گربه وجود دارد که بوی مرگ میدهد! و... اتفاقات ترسناک شروع میشوند. دخالت در کار مرگ، پیآمدهایی دارد که خوشآیند نیستند!
«غبرستان حیوانات خانگی» رمانی مهیج و دلهرهآور از نویسندهی مشهور داستانهای وحشتآور، استفن کینگ است که در سال 1984 نامزد بهترین رمان تخیلی جهان شد و تا کنون دو فیلم از روی این داستان هولناک ساخته شده است. همچنین این کتاب در ایران به فارسی ترجمه شده و در اختیار علاقهمندان ژانر دلهرهآور قرار دارد. خواندن این کتاب دلهرهآور را به دوستانی که مایلند تا قلبشان درست بیخ گلویشان بتپد، پیشنهاد میکنم!
فرشاد قدیری
پینوشت: توصیه میکنم شبها و به تنهایی این کتاب را بخوانید!!!
برای خواندن داستانهایی از ارواح کلیک کنید.
گزارش مشکلانتشار: 23 آبان، 1397 / بازدید: 406