چطور یک داستان ترسناک و دلهرهآور بنویسیم؟
از سایت wikihow
ترجمهی فرشاد...
توضیحات بیشتر
Johanna
جوآنا
نوشتهی جین یولن (Jane Yolen) ترجمهی فرشاد قدیری
جنگل تاریکی بود که برف همه جای آن را پوشانده و بسیار ضخیم بنظر میرسید. گامهای جوآنا تا مچ پا در برف فرو میرفت و گاه مقداری از آن وارد کفشش شده و آب...
توضیحات بیشتر
از سایت https://www.hauntedrooms.co.uk
ترجمهی فرشاد قدیری:
1- تولهسگی در زیرزمین
مادرم از من خواسته بود که هرگز پایم را در آن زیر زمین نگذارم اما داشتم از فضولی میمُردم تا بفهمم این چه صدایی است که از زیرزمین...
توضیحات بیشتر
ترجمه ی فرشاد قدیری
روزی دختر جوانی به نام لیزا (Lisa) مجبور بود تا پاسی از شب را به تنهایی در خانهشان سپری کند زیرا پدر و مادرش باید تا آخر شب کار میکردند بنابراین آنها برای آن دختر جوان یک سگ خریدند تا هم سرگرم شده و...
توضیحات بیشتر
خلوتگاه
گذشته بازمیگردد تا آنها را شکار کند!
دَن و اَبی هنوز هم بخاطر اتفاقات آسایشگاه بروکلین در تابستان، دچار مشکلات عصبی و زخمهای روانیاند. اما انگار کسی هنوز هم میخواهد با ارسال عکسهایی از یک...
توضیحات بیشتر
سردآب
گاهی بهتر است که گذشته را برای همیشه دفن کنیم!
سرانجام سال آخر دانشکده نیز به پایان میرسد. بعد از تمام ماجراهایی که دَن و اَبی و جوردن با یکدیگر داشتند، حالا دیگر وقت آن رسیده تا با اتومبیل یک سفر...
توضیحات بیشتر
فرار از آسایشگاه روانی
کابوس، تازه دارد آغاز میشود...
ریکی دسموند (Ricky Desmond) به هیچ وجه هیچ تعلقی به آسایشگاه روانی بروکلین ندارد. پدر و مادرش او را به اینجا فرستادهاند زیرا گمان میکنند که او بطور زنندهای...
توضیحات بیشتر